روی شناس (تَ / تِ) مشهور و معروف و محترم. (ناظم الاطباء). روشناس. معروف و مشهور. (شرفنامۀ منیری). رجوع به روشناس شود، آشنا. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری) ادامه... مشهور و معروف و محترم. (ناظم الاطباء). روشناس. معروف و مشهور. (شرفنامۀ منیری). رجوع به روشناس شود، آشنا. (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری) لغت نامه دهخدا
روی شناس مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان ادامه... مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان تصویر روی شناس فرهنگ لغت هوشیار